محل تبلیغات شما

خورشید ولایت



شعر زیبای جشن تکلیف 
جشن تکلیف منه                      چون خدا یار منه

جشن تکلیف منه

می خونم دیگر نماز                 می کنم راز و نیاز

با خدای بی نیاز                     با خدای بی نیاز

جشن تکلیف منه                   چون خدا یار منه

سرور و سالار منه                 خالق یکتای منه

کرده امر من به دین                گشته ام شاد از این دین

جشن تکلیفه منه                  چون خدا یار منه

می پوشم از این به بعد           گردن و موی کمند

تا نبیند دیگری                      کند از بد نظری

جشن تکلیف منه                  چون خدا یار منه (2)

چادر سفید من                     مثل بال قو سپید

تاج سرخ رو سرم                  توی عالم بی نظیر

جشن تکلیف منه                  چون خدا یار منه

سرور و سالار منه                 خالق یکتای منه

جشن تکلیف منه                  چون خدا یار منه (3)

سرور و سالار منه                 خالق یکتای منه

از بعثت او جهان جوان شد ، گیتى چو بهشت جاودان شد

این عید به اهل دین مبارک ، بر جمله مسلمین مبارک . . .

 *********************************

تویی هم مصطفی و هم محمد / تو را در آسمان نامند احمد

تو کانون صفا مرد یقینی / تو عین رحمه للعالمینی

عید مبعث بر تمام مسلمانان مبارک باد

*********************************
مبعث رسول اکرم بر شما و خانواده گرامیتان مبارک باد

این عید فراموش نشدنی و روز خجسته بر شما فرخنده باد . . .

 ************************************

سالروز انتخاب شدن محمد مصطفی (ص) برای پیامبری

از سوی خداوند متعال بر همه مسلمانان جهان مبارک باد . . .

 ******************************
امید آنکه لیاقت رحمتی از الطاف رحمة للعالمین را

داشته باشیم و این روز را به یادش گناه نکنیم . . .

 ****************************
خواند زبان دلم ثنای محمد(ص)

ماند خرد خیره در لقای محمد(ص)

دیده دل، جام جم به هیچ شمارد

سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)

عید مبعث بر همگان مبارک
 ****************************
بعثت نه این سرور، سرور ولایت است / مبعث نه این چراغ، چراغ هدایت است

خورشید چون ز شرق حرا پرتو افکند / احمد نه این فروغ، فروغ رسالت است

*******************************
نور عترت آمد از آیینه ام

کیست در غار حرای سینه ام

رگ رگم پیغام احمد می دهد

سینه ام بوی محمد می دهد
*******************************
از بعثت او جهان جوان شد ، گیتى چو بهشت جاودان شد ، این عید به اهل دین مبارک ، بر

جمله مسلمین مبارک.
********************************
آن شب ، شب بیست و هفتم رجب بود . محمد غرق در اندیشه بود که ناگهان صدایی گیرا

و گرم درغار پیچید : بخوان! بخوان به نام پروردگارت که بیافرید ، آدمی را از ه خونی

آفرید ، بخوان که پروردگار تو ارجمندترین است ، همو که با قلم آموخت ، و به آدمی آنچه را

که نمی دانست بیاموخت . . .




 چگونگی شهادت حضرت فاطمه زهرا +تاریخ ایام فاطمیه سال ۹۵ چگونگی شهادت حضرت فاطمه زهرا +تاریخ ایام فاطمیه سال ۹۵ 
 علت شهادت حضرت فاطمه از دیدگاه اهل سنت ، قاتل حضرت فاطمه ،حضرت فاطمه زهرا چگونه به شهادت رسید ایام فاطمیه سال ۹۵ چه روزهایی است؟
 روز ۲۳ بهمن ۱۳۹۵ = شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام ا… علیها  (به روایتی) [ ۱۳ جمادی الاول ۱۴۳۸ هجری قمری و ۱۱ فوریه ۲۰۱۷ میلادی ] روز ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ = شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام ا… علیها [ ۳ جمادی الثانی ۱۴۳۸ هجری قمری و ۲ مارچ ۲۰۱۷ میلادی ]
 تاریخ شروع ایام فاطمیه و تاریخ پایان ایام فاطمیه بدین ترتیب می باشد : از ۲۳ بهمن ۱۳۹۵ تا ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ مجموعاً ۲۰ روز (به کل این زمان ایام فاطمیه می گویند).
لازم به ذکر است ایام فاطمیه امسال به طور کامل، در سال ۱۳۹۵ بوده و هیچ روزی از آن در سال ۱۳۹۶ یا نوروز ۹۶ نمی باشد.



 تفاوت خشم و عصبانیت 
ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪﻥ ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺩﺍﺭﺩ ‏،،،

ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺷﻤﺎ ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﺑﺸﻮﻡ ﺍﻣﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻧﺸﻮﻡ . ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺧﺸﻢ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ .

ﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﺸﻢ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺭﺍﻩ ﺩﺍﺭﯾﻢ:

ﺍﻭﻝ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﺧﺸﻢ ﺍﺳﺖ،

ﺩﻭﻡ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺍﺳﺖ،

ﺳﻮﻡ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﺸﻢ ﺍﺳﺖ، 

ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻓﺮﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺧﺸﻢ ﺍﺳﺖ .

ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﺸﻢ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﻭﺧﻮﺭﺩﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ،ﺧﺸﻢ ﻓﺮﻭﺧﻮﺭﺩﻩ ﭘﺲ ﺍﺯ
ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻪ ﺩﺷﻤﻨﯽ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﺯﻣﺎﻥ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮ ﺑﺸﻮﺩ ﺑﻪ ﺗﻨﻔﺮ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ .

ﺍﯾﻦ ﺗﻨﻔﺮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﻪ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻭ ﺟﻨﺒﻪ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .
 ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﺘﻨﻔﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ ﻭ ﺩﻭﻡ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻭ ﺳﻮﻡ ﺍﺯ ﮐﻞ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻭ
ﺟﻬﺎﻥ ﻭ ﺟﻬﺎﻧﯿﺎﻥ ﺗﻨﻔﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ .

ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻣﻦ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺗﻨﻔﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻭ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ .

ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺁﻥ ﺳﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺳﺖ:  ﺍﻭﻝ ﻧﻮﻉ ﺑﺪ ﻭ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﺍﺯ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . ﺩﻭﻡ ﻧﻮﻉ ﺑﺪ و ﺍﺯﺍﺭ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﯾﯽ ﺍﺯ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻋﺼﺒﯽ ﻓﻠﺞ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺑﺪﻥ ﮐﻪ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .
ﻭ ﺳﻮﻡ ﺁﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺍﻧﻔﺠﺎﺭ  ﺧﺸﻢ ﮐﻮﺑﻨﺪﻩ ﯼ ﻭﯾﺮﺍﻧﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﮐﯿﻨﻪ ﺗﻮﺯﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﻨﺎﻡ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ .


مدح امام علی  علیه السلام در روز میلاد ش 


به جز از علی نباشد به جهان گره‌گشایی
طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلایی

چو به کار خویش مانی در رحمت علی زن 
 به جز او به زخم دل‌ها ننهد کسی دوایی

ز ولای او بزن دم که رها شوی ز هر غم  
سر کوی او مکان کن بنگر که در کجایی

بشناختم خدا را چو شناختم علی را
به خدا نبرده‌ای پی اگر از علی جدایی

علی ای حقیقت حق علی ای ولی مطلق  
تو جمال کبریایی تو حقیقت خدایی

نظری ز لطف و رحمت به من شکسته دل کن
 تو که یار دردمندی تو که یار بینوایی 

همه عمر همچو "شهری" طلب مدد از او کن 
که به جز علی نباشد به جهان گره‌گشایی 

شاعر:
عباس شهری

 مدح امام علی علیه السلام به مناسبت میلاد ش

موقع خلقت عشاق ز احسان علی
وَرز میخورد گل شیعه بدستان علی

عرش اگر در حرمش نیست چرا‌ پس شبها
می نشینند ملائک به شبستان علی؟!

فارسی بودن او خوب، ولی حُسن‌ این است
که ‌بگویند به سلمان همه سلمان علی

سجده ی نیمه شبش تا به سحر طول کشید
باز هم گشته علی دست به دامان علی

تا ابد هر چه کریم‌ است به قربان حسن
تا ابد هر چه خلیفه ست به قربان علی

پدرم خانه اش اینجاست به من حق بدهید
خانه ای نیست برایم به جز ایوان علی

چه هراسی ز قیامت.چه هراسی ز صراط
مُهر و موم است اگر نامه بعنوان علی

زائر کرببلا‌ نان نجف را خورده
اربعین ها همه‌ هستند سر خوان علی

اهل یثرب به نبی مزد رسالت دادند
آتش افتاد روی کوثر قرآن علی

شاعر :
سیدپوریا هاشمی


 مولودی برای میلاد امام علی  علیه السلام

جانم علی جانم علی، ای جان جانانم علی 

جانم علی روحم علی، سرّم علی کویم علی 
این دل به قربان علی، ای لا فتی الاّ علی 

نورم علی، سورم علی، شمع شب تارم علی 
فکرم علی، ذکرم علی، دارم به لب نامش جَلی 

عشقم علی، شورم علی، مهرم علی، جودم علی 
لفظم علی، حرفم علی، نور دوچشمانم علی 

ای ماه تابانم علی، ای عشق سوزانم علی 
ای شمع بستانم علی، ای نور چشمانم علی 

ای مه تو در نزد علی، نتوانی از خود دم زنی 
زیرا ز انوار علی گشته وجودت مُنجلی 

ای دل بیاموز از علی، رسم وفاداری، ولی 
نتوان شدن چون او، یَلی در روزگاران دَنی 

نی در نیستانی علی، گل در گلستانی علی 
می در میستانی علی، شمع شبستانی علی 

نجوای نخلستان علی، غوغای دشتستان علی 
آوای مظلومان علی، ماه غریبستان علی 

پیمان علی، میزان علی، نور علی، ایمان علی 
داماد پیغمبر علی، آن ساقی کوثر علی

لیلی، تو از عشق علی داری به لب ذکر علی 
ای نورََ عینی یا علی، نفسی فداک یاعلی

 مدح امام علی علیه السلام 

السلام علیک یا امیرالمومنین علی(ع)

ماه هر شب تا سحر محو تماشای علی‌ست
تازه در این خانه زهرا ماه شب‌های علی‌ست 

چشم دنیا روشن از ماه جمال مرتضاست
چشم زهرا روشن از روی دلارای علی‌ست 

با شگفتی‌های دنیای علی بیگانه‌ایم
این‌که دنیا پیش او هیچ است دنیای علی‌ست

بارها با اشک خود زخم علی را بسته است
گرمی این دست‌ها تنها مداوای علی‌ست

روز وانفساست م، شیعیان لاتحزنوا
این که م خاک پای اوست زهرای علی‌ست

یاعلی امضا کند یا فاطمه فرقی که نیست
آخرش امضای زهرا عین امضای علی‌ست

شاعر:
عباس شاه زیدی

شور میلاد امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام

مولا مولا حیدر یا مرتضی
علی علی علی علی عل علی.

زاده ی کعبه یا وَلیَ الله،حَرَمِ تو عرش خدا مولا
الهی تا به لحظه ی آخر،نَشَوَم از شما جدا مولا
آیه های هدایتی مولا،بی حد و بی نهایتی مولا
سائلانه به تو نمودم رو،به گدا کن عنایتی مولا
جانانِ پیمبری حیدر یا مولا
ساقیِ کوثری حیدر یا مولا
خورشید مُنَوّری حیدر یا مولا
ساقیِ کوثری حیدر یا مولا
مولا مولا حیدر یا مرتضی
علی علی علی علی عل علی.

زِ ازل از عنایت و رحمت،دل من گشته مبتلای تو
کِی شود رزق سائلِ کویت،اِعتکافِ اِیوان طلای تو
حرم تو دارُ الشّفای من،وَ غُبارش به چَشم های من
عَلَوی بودنم به هر لحظه،شده آوای ربّنای من
ای عشقِ تمامیِ دلها یا مولا
ای نورِ دیده ی زهرا یا مولا
ای محبوب و عالی و اَعلا یا مولا
ای نورِ دیده ی زهرا یا مولا
مولا مولا حیدر یا مرتضی
علی علی علی علی عل علی.

به دعای تو بوده یا مولا،که شدم عَبدِ نورِ عینِ تو
خادمِ دَرگهِ ابالفضل و،نوکرِ زینب و حسینِ تو
به دعای تو بوده یا مولا،خادم روضه هایتان هستم
به مسیرِ تَقَرُّب و اِخلاص،به وِلای حسین دل بستم
دعا کن به راهِ دین گردم خدایی
چون محسن‌ْ حججی کرببلایی
قلب من شود به شورِ نینوایی
چون محسن‌ْ حججی کرببلایی
یابن الحیدر ای عزیز فاطمه
یا حسین یا حسین یا حسین.


داستان کودکانه زندگی حضرت فاطمه (س)


بعد از مدتی انتظار صدای زیبای دختری بهشتی از خانه بلند شد. پدر و مادر از دیدن نوزاد بسیار شاد و خوشحال شدند. حضرت محمد (ص) به امر خدا نام دخترش را فاطمه به معنی جدا شده از بدیها نهاد.
خداوند مهربان تا آن روز و بعد از آن چنین دختر پاک و درستکاری را به هیچکس هدیه نداده بود. حتی فرشته های آسمان نیز برای دیدن فاطمه (ع) به زمین می آمدند و از صحبت کردن با او لذت می بردند.
دشمنان پیامبر (ص) با شنیدن خبر تولد حضرت فاطمه (ع) خوشحال شدند و ایشان را آزار داده ، می گفتند: تو ابتر هستی! یعنی پسری نداری که نسل تو ادامه پیدا کند و دیگر کسی نیست که بعد از تو مردم را به دین اسلام دعوت کند.
اما خداوند یکتا برای اینکه مقام و بزرگی حضرت فاطمه (ع) را نشان بدهد؛ سوره ی کوثر را بر حضرت محمد (ص) نازل کرد و از آن حضرت خواست که قربانی کند و شاد باشد.

 در این سوره مبارک پروردگار عالمیان به رسولش فرمود: نسل تو از همین دختر پاک ادامه پیدا می کند.»
پیغمبر هم راضی به امر خداوند بود ودخترش را بسیار دوست می داشت؛همیشه او را در غوش می گرفت و می بوسید و می گفت: فاطمه بوی بهشت می دهد.»
حضرت فاطمه (ع) چهره ای نورانی داشت و برای پدر و مادرش دختری خوب و مهربان بود. او زندگی سختی داشت. در کودکی مادر عزیزش خدیجه ی فداکار را از دست داد. خدیجه (ع) در تمام زندگی اش با پیامبر همیشه یار و غمخوار ایشان بود. و هنگامی که مردم بت پرست آن حضرت را مورد اذیت و آزار قرار می دادند با روی خوش به پیامبر گرامی اسلام امیدواری می داد.
اما بعد از خدیجه (ع) تنها یار و همراه پیامبر (ص) حضرت فاطمه (ع) بود. وقتی بت پرستان نادان در کوچه و بازار به سوی حضرت محمد (ص) سنگ پرتاب می کردند و به روی مبارک ایشان خاک می ریختند فاطمه (ع) با ناراحتی در حالی که اشک  در چشمان نازنینش جمع می شد سر و روی پدر را پاک می کرد و مانند یک مادر از ایشان مراقبت می کرد.به همین خاطر رسول اکم همیشه به دخترش می فرمود ام ابیها» یعنی فاطمه جان تو مثل مادرم هستی.

حضرت فاطمه (ع) پاک ترین زن دنیا بود. او در نوجوانی با بهترین مرد که حضرت علی (ع) بود ازدواج کرد و زندگی ساده و زیبایی را با هم آغاز کردند. پیامبر (ص) هم از دیدن آنها شاد و خوشحال می شد و خدا را شکر می کرد.

حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (ع) همیشه یار و یاور پیغمبر بوده و در کنار ایشان به حمایت از او مشغول بودند. پروردگار به این زوج مبارک چهار فرزند پاک و با ایمان داد: امام حسن (ع)، امام حسین (ع) ، امام حسین (ع) حضرت زینب (ع) و ام کلثوم . حضرت فاطمه (ع) و امام علی (ع) به همراه فرزندانشان اهل بیت پیامبر هستند به همین علت محبت آنها همیشه در دل های مسلمانان وجود دارد. رسول خدا هنگام بازگشت از هر سفری ابتدا به خانه ی دخترش می رفت و از دیدار او بسیار شاد می شد. حضرت فاطمه (ع) هیچ وقت کسی را ناراحت نکرد و با همه مهربان و خوش رفتار بود. پیامبر در مورد ایشان همیشه می گفت: خدایا با دوستان فاطمه دوست و با دشمنانش دشمن باش.»
چند ماه پس از درگذشت پیامبر خدا به دلیل حوادث تلخ و ناگوار ی که در جامعه اسلامی آن زمان اتفاق افتاد اهل بیت پیامبر اکرم تلخی های زیادی را تحمل کردند و این اتفاقات تلخ موجب صدماتی بر وجود مبارک تنها دختر پیامبر گردید. ایشان بر اثر همان صدمات ایشان به شهادت رسیدند.
حضرت فاطمه (ع) بانویی بهشتی بود. او در طول عمر کوتاهش سختی های زیادی را تحمل کرد اما هیچ وقت امید و ایمانش را از دست نداد و همیشه با صبر و آرامش  از پروردگار بزرگ یاری می خواست. دختر پیامبر همیشه مهربان و درستکار بود. محبت آن بانوی بزرگواری در دلهای ماست و تمام مسلمانان او را دوست دارند.حضرت محمد (ص) همیشه می فرمود: فاطمه پاره ی تن من است.»


شناسنامه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

نام: فاطمه
لقب: زهرا
نام پدر: محمد صلی الله علیه و آله و سلم
نام مادر: خدیجه کبری
تاریخ ولادت: در آستانه طلوع فجر روز جمعه ۲۰ جمادی الثانی، سال پنجم بعثت در مکه.
نام همسر: امیرالمؤمنین علی علیه السلام
تعداد فرزند: ۳ پسر، ۲ دختر

اسامی فرزندان:امام حسن مجتبی، امام حسین، زینب کبری، ام کلثوم و حضرت محسن علیه السلام، که بین در و دیوار سقط شد و به شهادت رسید.

مدت عمر: ۱۸ سال
تاریخ شهادت: بین نماز مغرب و عشاء در سیزدهم جمادی الاول یا سوم جمادی الثانی در سال ۱۱ هجرت.
قاتل: عمر و قنفذ، با قراردادن آن حضرت در میان درب و دیوار و ضربات تازیانه و ضرب لگد او را به شدت مصدوم ساختند به طوری که فرزندش محسن سقط گردید و از آن پس دختر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بستری شد و به شهادت رسید.
محل دفن: مدینه
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها )

نام : فاطمه ( سلام الله علیها )
لقب : زهرا
پدر : محمّد ( ص )
مادر : خدیجه ( س )
تولد : 20 جمادی الثانی سال 5 بعثت
محل تولد : مكه
مدت عمر : سال
شهادت : 13 جمادی الاول یا 3 جمادی الثانی سال 11 هجری
مرقد مطهر : مدینه-نامعلوم


قصهسوره همزه

توی یه شهری دو تا برادر زندگی می کردند به اسم همزه و لمزه. همزه و لمزه جلوی دیگران و پشت سرشون مردم رو مسخره می‌کردند. برای همین هیچ کس اون ها رو دوست نداشت.
همزه و لمزه خیلی پولدار بودن و پولهاشون رو توی خونه توی صندوق می‌گذاشتن. اونا پولشون رو به فقیرها نمی دادن و برای کارهای خوب خرج نمی کردن. هر شب پولهاشون جمع می کردن و می‌شمردن. همزه به لمزه می گفت: تو چقدر پول داری؟ لمزه می شمرد: یه عدد دو عدد سه عدد…. هشت عدد پول دارم. لمزه میگفت تو چقدر پول داری؟ همزه می گفت: یه عدد دو عدد …. هفت عدد دارم. ( تکرار عدد برای یادگرفتن معنی عدده: الذی جمع مالا و عدده) همزه به لمزه می گفت من فردا بیشتر کار می کنم تا پولم از تو بیشتر بشه. فردا شب باز شروع می کردن به شمردن پول هاشون: یه عدد دو عدد… یه روز همزه و لمزه رفتن خونه پدر بزرگشون. در زدن پدر بزرگ که گوشش سنگین بود گفت کیه در می زنه؟ گفتن ما اخلده هستیم. پدر بزرگ گفت چی؟ دوباره گفتن اخلده. پدر بزرگ در رو باز کرد و وقتی همزه و لمزه رو دید گفت اخلده یعنی چی؟ گفتن یعنی ما هیچ وقت نمی میریم. ما پول داریم و همه چیز با پولمون به دست می یاریم. پدربزرگ گفت ولی من خیلی ها رو دیدم که خیلی پول داشتن ولی همه چیز رو نمی شه با پول خرید. مثل مریضی و … (یحسب ان ماله اخلده) همزه و لمزه به حرف پدربزرگ گوش ندادن و از اونجا به خونشون برگشتن. از دور دیدن یه جایی آتیش گرفته شروع کردن به خندیدن و مسخره کردن  گفتن بریم از نزدیک ببینیم خونه ی کی آتیش گرفته. وقتی رفتن جلو دیدن خونه ی خودشونه گفتن وای پول هامون با سرعت رفتند تا پول هاشون رو از آتیش در بیارن ولی آتیش خیلی زیاد بود و مقداری از پولها سوخته بود اونها اونقدر ناراحت شدن که انگار خودشون دارند می سوزند. (کلا لینبذن فی الحطمه و ما ادراک ما الحطمه نارالله الموقده) همزه گوشی رو برداشت و به آتش نشانی زنگ زد. گفت ما موصده شدیم  آتش نشانی  چون اونها رو می شناخت و می دونست کارشون مسخره کردن دیگرانه فکر کرد بازم دارن مسخره می کنن. گفت موصده چیه و گوشی رو قطع کرد (انها علیهم موصده) و اونا تو آتیش سوختند. چون راه فراری نداشتن (فی عمد ممدده)



آخرین جستجو ها

my wanderfol life Edna's page d-golgoli Carolyn's site ***دخترونه ها*** lirusebel ویکی دانش - (نمایشنامه طنز دهه فجر 1398 ) David's blog خدای غریب دنیای دیجیتال